عضو شوید
عضویت سریع
شمابیشترکدام رادوس دارید؟
آوای دلتنگی
آمار مطالب
آمار کاربران
کاربران آنلاین
آمار بازدید
رفت تنهایی
آمد جای آن یک عشق آسمانی
شکست شیشه غمها
شد روزگارم مثل آن روزها
وزهایی که با تو بودم و تو در کنارم،
مگر اینکه این روزها تنها از درد دلتنگی بنالم!
ناله های من نیز همراه با نفسهای دلتنگیست
این حال و هوایی که در من میبینی همیشگیست،
همین یک ذره غباری هم که بر روی دلم نشسته
از خستگی لحظه های دوریست.
اشتباه من... دستهایم را که میگیری... حجم نوازش لبریز میشود گویی تمام رزهای زرد باغها با دستهای بیدریغ تو برای من چیده میشوند و قلب من پرندهای میشود به پاکی بیکران نگاهت پر میکشد و در آن وسعت بیانتها در خاکستری اندوه ابرها گم میشود. دستهایم را که میگیری... نگاهم این قاصدک های بیتاب هزاران شور در آبی فضا رها میشوند و بغض گریهها از شنیدن نفس زدنهای روح زیر هجوم آوار سرنوشت بیصدا شکسته میشود. دستهایم را که میگیری... عبور تلخ زمان را دیگر نمیخواهم که باور کنم!...
حجم نوازش لبریز میشود
گویی تمام رزهای زرد باغها با دستهای بیدریغ تو برای من چیده میشوند
و قلب من پرندهای میشود به پاکی بیکران نگاهت پر میکشد
و در آن وسعت بیانتها در خاکستری اندوه ابرها گم میشود.
دستهایم را که میگیری...
نگاهم این قاصدک های بیتاب هزاران شور در آبی فضا رها میشوند
و بغض گریهها از شنیدن نفس زدنهای روح زیر هجوم آوار سرنوشت
بیصدا شکسته میشود.
دستهایم را که میگیری...
عبور تلخ زمان را دیگر نمیخواهم که باور کنم!...
همه می گویند “سخت گیر”م!
راست می گویند
همین است که انقدر “سخت”
به تو “گیر” داده ام . . .
می فهمین چی می گم؟
ﺩﺭ ﻣﺮﺩ ﻫﺎ حسی ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﺳﻤﺸﻮ ﻣﻴﺬﺍﺭﻥ ” ﻏﻴﺮﺕ “
ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺣﺲ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻢ ﻫﺎ ﻣﻴﮕﻦ “ﺣﺴﺎﺩﺕ “
ﺍﻣﺎ...
ﻣﻦ ﺑﻪ ﻫﺮﺩﻭﺷﻮﻥ ﻣﻴﮕﻢ ” ﻋﺸـــــــــــﻖ “
ﺗﺎ ﻋﺎشـــق نباشی
نه غیرتی میشی نه حـســود
بوی گند خیانت تمام شهر را گرفته! مردهای چشم چران ، زن های خائن پسرهای شهوتی ، دخترهای پول پرست
پس چه شد؟
نمیگҐ چی میگـלּ ، کے تو سرتـــ بود
یهو دستامو محکــҐ تر گرفتے
تو بودے همـﮧ ے دار و ندارҐ
چے شد هستیمو آخر سر گرفتے
توے قانوלּ احساســـҐ شدیدا
همیـלּ راهے کـﮧ تـــو میرے خلافـﮧ
حالا تنهـــا نشوלּ از مـــלּ همینـﮧ
دو سـﮧ تا آدرس و خطے کـﮧ offe
مطمئنـــҐ یـﮧ روز میفهمے با مـــלּ چـﮧ کردے
سر حرفتـــ باش عزیزҐ ، برنگردے
اگـﮧ برگردے میبینے
مـــלּ به گریـﮧ هاتــــ میخندҐ
در ایـــלּ خــونـﮧ که بازه
در قلبمو رو بـﮧ تـــو می بندҐ
بعد این همـﮧ زندگے باز تو باهاҐ سردے
خــدا لعنتتـــ کنـﮧ وابستــҐ کردے
حالا کـﮧ حرفو تا اینجا کشوندے
چرا پس مهلتــ دفاع نمیدے
تو کـﮧ رفتے ولے اے کــــاش بودے
یـﮧ بارҐ عاشقے رو مے چشیدے
چقدر گفتــҐ نرو دورت بگردҐ
بموלּ و مرهمے شو روے دردҐ
حالا کـﮧ غسل کامل کرده چشماҐ
منــҐ از با تو بودלּ توبـﮧ کــردҐ
یادتــ باشـﮧ کـﮧ بعد چند وقتـــ اگـﮧ تنها شے
حرفـــ قلبــــ مـלּ اینـﮧ ، نمیخواҐ باشے
درد مــלּ شدے ، بگو حالا ، با کے همدردے ؟!
خــدا لعنتتــ کنـﮧ وابستــҐ کردے ...
پـــ ن : حکایت قلب بعضی ها هم شده حکایت تبلیغات املاک: فروش ، رهن ، اجاره (مخآطبــ خآص)
+ مهم نیست چند سالته ، وقتی یاد گرفتی جواب دوست داشتن رو با جفتک انداختن ندی، بهت میگن “آدم”
+ آرام بگیر دلم … تنگ نشو برایش … مگر نشنیدی جمله ی آخرش را ! “چیزی بینمان نبوده”
+ به پای هم پیر شدیم ! من ، و خیال تو . . .
+ نوازشگر خوبی نبودی سفید شده ! تار مویی را که قسم خوردی با دنیا عوضش نمیکنی . . .
+ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻧﺒﻮﺩ ، ﺗﻮ ﺑﺎ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺕ ﺍﺯ ﭼﺸﻢ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﯼ . . . (مخآطبــ خآص)
+ دستم را بگیر دارم به یادت می افتم !
+ باشــی یــا نباشــی .. ایــن شب ســـر میشـــود ! امــا ایــن شب کجـــا و آن شب کجــــا؟!
+ تو را مثل قانون… کسی رعایت نمی کند؛ چرا غمگینی دلم؟ تو را برای شکستن سرشته اند…!
+ بهش گفتم دیگه نمی خوامت ! خندید و رفت ! تازه فهمیدم شوخی من حرف دلش بود . . .
+ آن گاه که در آغوش تـــــو بود . . . فرشتـــه اش میخواندے حــــــــــالا که در آغوش دیگریست . . . فـــــــــاحشہِ ؟
+ بعد مرگم روی قبرم ، روی عکسم ننویسید جوان ناکام ؛ من از سیگار خیلی کام گرفتم !
+ خدا را چه دیدی شاید دوام آوردم ! هر تمام شدنی که مرگ نیست !؟ گاهی میتوان کنارِ یک پنجره سیگار به دست و منتظر “پوسید” …
+ ﯾﮑﯽ ﺑﻬﻢ ﮔﻔﺖ ﺳﯿﮕﺎﺭﻭ ﺗﺮﮎ ﮐﻦ. ﮔﻔﺘﻢ ﭼﺮﺍ ؟ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﺍﺕ ﺿﺮﺭ ﺩﺍﺭﻩ ؛ ﮔﻔﺘﻢ ﺿﺮﺭﺵ ﺍﺯ بعضی ﺁﺩﻣﺎ ﮐﻤﺘﺮﻩ ! (مخآطبــ خآص)
+ یـه رابـطـه فـقـط مـخـصـوص دو نـفـره… ولـی بـعـضـی احـمـق ها، شـمـارش بـلـد نـیـسـتـن ! (مخآطبــ خآص)
+ اگه مهم بودی زیرت خط میکشیدم ! نه دورتــــــ . . . (مخآطبــ خآص)
+ زمانی آرزوی هر روز دیدنت را داشتم، اما هر روز ندیدنت آرزوی امروز من است . . ! (مخآطبــ خآص)
از همه دنیا بریدمــــ
دیگه میرمـــ بر نگردمــــ
از کس و ناکس کشیدمــــ
باز به هیشکی بد نکردمــــ
شبــــ به شبــــ یادتـــــ میفتمـــــــ
پس همین شبهـــــا رو عــشـــقه
خـــدا هم مثل دل مــــن
این دل تنهــا رو عــشـــقه
عاشقی کردمــ و موندمــ کسی با من راه نیومد
به شبـــای بی ستارمـــ لحظه ای هم ماه نیومد
هر کی یکــــ روزی جدا شد با رقیبامـــ همصدا شد
هر کی یکــــ روزی جدا شد دل من باز بی نوا شد
دیگه هیچ کس رو ندارمـــــ
خــــــدا جون تنهـــا تو موندی
ولی ای کــــاش دستمو
به اون کـــه رفته میرسوندی
امـــا من حرفی ندارمــــ
هر چی قسمتــــ باشه عــشـــقه
اگـــه خونتــــ دل خونه
تو دلــــم غــــم باشه عــشـــقه
دردمو کــــاش جز تو به هیشکی نمی گفتمـــ
دستمو میگیری سربارمــــ که میفتمـــــ
حالا افتادمــــ منو دنیا ولمـــــ کرده
اونکه رفته کاری کن تا زودی برگـــرده
ای خــــدا تنـــهـــا تو از دردمــــ خبر داری
من که می دونمــــ منو تنـــــهــــا نمیذاری
ای خــــدا درد منو تنــــهــــا تو میفهمی
تـــو خودتـــــ تنهـــایی و تنــــهـــا رو میفهمی ...
+ دیــــگَر دِلواپَسَــــــــــم نباش نامهــــــربانَم! آنقدرضعیـــــــفَم کرده ای سرما هَم مرا میخورَد….!!
+ منو به حال من رها نکن ...
+ به حد مرگ می پرسمت ولی برای عشق تو کمه
خودت به من بگو بهشت تو کجای این همه جهنمه !!!
+ لعنت به اون زندگی... که آدم همش بخواد توش حسرت بخوره...
+ آهای فلانی... به زخم هایم خیره نشو! خودم می دانم عمیقند... با نگاهت به آتش میکشی وفاداریم را! مگر تنها ندیده ای؟؟؟
+ میدانم از آن غریبه هایی اما هنوز به تو می اندیشم چه گناهکارم من!
+ آ.ل.ت.ش برای هر هرزه ای راست شد! حتی عشق باکره اش!
+ دنیــــایِ مـــــن " مجــــازی " اش هم غمگــــین بود ...
+ یـــه حرفهائیــم هســت توی زندگـــی کـه فقط میتونی به دیــوار اتاقــت بگــی !
+ عـــ ـشـ ــق میتواند ... فـاحشهـ بســازد از فرشته هـا ... اگــر معـشـــوق اشـتبـاهـ ـی باشــد ...
+ برای کشتن کسی که توی دلت زندست باید روزی هزار بار بمیری . . .
با دوستت دارم گفتن هایت زنده ام...
یک وقت مرا از هستی ساقط نکنی...
مینویسم سرشار از عشق
برای تویی که همیشه
تنها مخاطب خاص دلنوشته های منی...
برای تو که بخوانی و بدانی
دوست داشتنت در من
بی انتهاست...
دفتر یادداشت روزانه دختر:
امروز باهاش بهم زدم بهش گفتم از اینکه باهاش هستم خوشحال نیستم ..
فکر کردم بهم میگه نرو بمون...اما اون گذاشت که برم...
به همین راحتی کسی رو که این همه دوسش داشتم و منتظرش بودم از دست دادم..............
دفتر یادداشت روزانه بسر:
امروز باهام بهم زد گفت از اینکه باهامه خوشحال نیست ...
انقدر خورد شدم که نتونستم بگم چرا؟!
میخواستم ازش بخوام که نره اما وقتی با من خوشحال نیست نمیتونم به زور نگهش دارم ....
به همین راحتی دختری رو انقدر عاشقش بودم از دست دادم...
((((نتیجه ی غرور این شد(تنهایی)...))))
❃همیشه در سختی ها به خودم می گفتم ❃” این نیز بگذرد ..” ❃هنوز هم می گویم .. ❃اما حال می دانم آنچه می گذرد عمرِ من است ، نه سختی ها
دفتر عشـــق كه بسته شـد دیـدم منــم تــموم شــــــــــــــــــــــــدم خونـم حـلال ولـی بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدون به پایه تو حــروم شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم اونیكه عاشـق شده بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــود بد جوری تو كار تو مونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد برای فاتحه بهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت حالا باید فاتحه خونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد تــــموم وســـعت دلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو بـه نـام تـو سنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد زدم غــرور لعنتی میگفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــت بازی عشـــــقو بلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدم از تــــو گــــله نمیكنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم از دســـت قــــلبم شاكیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم چــرا گذشتـــم از خــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــودم چــــــــراغ ره تـاریكــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیم دوسـت ندارم چشمای مـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــن فردا بـه آفتاب وا بشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه چه خوب میشه تصمیم تــــــــــــــــــــــــــــــــو آخـر مـاجرا بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــشه دسـت و دلت نلــــــــــــــــــــــــرزه بزن تیر خـــــــــــــــــلاص رو ازاون كه عاشقـــت بود بشنواین التماس رو ــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــ ـــــــــــ ـــــــ
صفحه قبل 1 ... 88 89 90 91 92 ... 127 صفحه بعد